همشهری آنلاین: سابقه ساخت فیلمهای ایرانیای که به زندگی سرداران شهید میپردازند در سینمای ایران به ۴۰سال میرسد، اما در ۱۰سال گذشته تنور عرضه این فیلمها داغتر شده و هر سال فیلمهایی اکران میشوند که زندگی یا بخشی از زندگی قهرمانان دفاعمقدس را روایت میکنند. این روزها فیلم «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی درباره بخشی از زندگی سردار شهید احمد کاظمی اکران شده. در مجله تصویری۲۴ امیرعباس ربیعی، کارگردان و امیر قادری، منتقد میهمان هستند و درباره فیلمهایی که تاکنون درباره سرداران شهید ساخته شده و همچنین «احمد» صحبت کردهاند.
• فیلمهای جنگی امروز را بیشتر دوست دارم
امیر قادری: ما از گذشته ساخت فیلمهایی در حوزه جنگ و تصویر سرداران شهید را داشتیم و در سالهای اخیر نیز سازمانهایی چون اوج و حوزه هنری این نوع فیلمها را میسازند، اما من فیلمهای اخیر را بیشتر از فیلمهای دوران حاتمیکیا و جمال شورجه دوست دارم و البته دلایل خودم را دارم. احساسم این است که فیلمهای نسل جدید کمتر ایدئولوژیک نگاه میکنند، خیلی ملیگرایانه کار میکنند و محور فیلمها کشور و وطن است. بخشی از این تغییر به جامعه مربوط میشود و شخصیتهای خود دوستان جوان فیلمساز نیز در نوع نگرش دخیل است. فیلمهایی چون «مجنون» و «احمد» و البته «موقعیت مهدی» که فکر میکنم فیلمساز نگاه شاعرانهای به آن دارد. در فیلمهای اخیر هدف قهرمانان حفظ جان ایرانیهاست.

• روند ساخت فیلم سینمایی «احمد»
امیرعباس ربیعی: این نکته نباید فراموش شود که فیلمسازان امروز جنگ مدیون سینماگران گذشته هستند. این نگاه را تا حدی قبول دارم که در آن برهه ملیگرایی نسبت به ایدئولوژی اهمیت کمتری داشت. با این حال انقلاب ما هر دو را به شکلی یکسان پیش برده است. اینکه ما از مسئله مردم فاصله گرفتیم، برای بخشی از حاکمیت مسئله مردم کمرنگ شد و جریانها، احزاب و کلونیها هم اهمیت پیدا کرد باعث شد «احمد» ساخته شود. انقلاب ما قرار بود انقلاب پابرهنهها باشد و همین مضمون باعث شد به سمت «احمد» بروم. سردار کاظمی نقش بزرگی در جنگ داشت و این برایم مهم بود. روایتهای زیادی از او خواندم و حضورش در زلزله بم به شکل خودجوش برایم مهم بود. اینکه فردی بهخاطر مردم و نجات جان آنها به بم برود جالب بود.

• قهرمانان دهه۶۰ و قهرمانان امروز
امیر قادری: به نظرم در دهه۶۰ مسئولان و جریان روشنفکری یکدست بودند و آن زمان نیز تلاش بر این بود که الگوسازی شکل بگیرد، اما چون برای فردیت شخصیتها ارزش قائل نبودند، قهرمان شکل نمیگرفت. قهرمانان آن دههها با قهرمانان امروز متفاوت بودند. در «ایستاده در غبار» صحنهای بود که قهرمان جنگ تمرد میکرد، اما تمردی که قهرمان «آژانس شیشهای» میکرد در مسیر حفظ گروه خودی بود. حالا جذابیت «احمد» هم این است که یک قهرمان دوران جنگ به شکل خودجوش برای کمک به مردم خودش را به بم رسانده.
• شخصیت «احمد» و الگویی با شخصیت واقعی
امیرعباس ربیعی: در فیلم «احمد» میدانی که مدیریت کاظمی برایش انتخاب شده دیگر میدان جنگ نیست، فرماندهی که در جنگ دستور میدهد و همه باید اطاعت کنند. حالا احمد در بم با مردمی روبهرو میشود که به لحاظ روحی در سختی هستند و باید با آنها تیمی بسازد و مدیریت داشته باشد. احمد کاظمی نشان میدهد که کثرت ابتدای فیلم بدون در نظر گرفتن ایدئولوژی همه را حول محور مردم به وحدت میرساند. آدمهای انتهای فیلم که تیم احمد میشوند، همان آدمهایی هستند که رویکرد کاظمی را قبول میکنند و به ایدئولوژیک بودن آن کاری ندارند. کاظمی موفق میشود افراد را در جهت تأثیر درست بسازد. این قضیه بیشتر قهرمان را ملموس میکند تا فرمانده جنگی که دستور میدهد. کاظمی مدیری نیست که از پشت میز دستور میدهد؛ بین مردم است و در مدیریت مردم با همین مردم مدارا میکند.
نظر شما